روشاروشا، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 10 روز سن داره

سبزترین زندگی

ضربان قلبت رویت شد

1392/8/28 14:20
140 بازدید
اشتراک گذاری

63476040283880553995.jpg                                    

کوچولوی من امروز من همراه بابایی و مامان جون و بابا حسین  رفتیم سونوگرافی تا صدای ضربان قلب تو رو بشنویم .یه ذره حالت تهوع دارم  مخصوصا وقتی خانوم منشی  ازم خواست که برای سونو یه مقداری آب بخورم  میدونستم هستی و نبض داری راستش قلبتو احساس میکردم اما وقتی به چهره بابایی نگاه میکنم میبینم که چقدر استرس داره یواشکی بهم گفت (اگر ضربان نداشت ناراحت نشیا چند روز بعد دوباره میایم سونو . )تو دلم خندیدم آخه تو قبل از هر کسی منو متوجه وجودت میکنی و مطمئن بودم که قلبت میتپه. 

بابا حسین و مامان جون منو با قرآن فرستادن تو اتاق سونو ،البته طبق معمول بابایی همه جا با ما بود آقای دکتر به همه ما اجازه داد که بیایم تو اتاق. وقتی رو تخت دراز کشیدم چشمامو بستم و گوشامو تیز کردم تا ببینم آقای دکتر چی میگه ... که یک دفعه گفت :"ضربان قلب رویت شد". شروع کردم به اشک ریختن ,دیدی گفتم تپش قلبتو احساس میکنم ,دیدی تو با من اینجوری حرف میزنی ..عزیزم عاشقتم

این اولین عضو بدنت بود که تشکیل شد و خیال همه رو راحت کردی .با تشکیل شدن قلبت یک گام  به سمت تولد برداشتی ..همه اشک تو چشماشون حلقه زده بود . نمیدونی بابایی چه حالی داشت .وقتی از تخت میخواست بلندم کنه دستامو محکم فشار داد و لبخند زد . تمام راهو ساکت بود و حتما داشت به تو فکر میکرد به اینکه چجوری  آیندتو بسازه ؛ قطعا داشت به کارای بزرگ فکر میکرد به اتفاقای قشنگ به یه زندگی سبز

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)